×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
تبعات راهکارهای اشتباه دولت برای جبران کسری بودجه

کامران ندری، اقتصاددان

بودجه سال آینده بر مبنای شعارهای سیاسی تدوین شده نه واقعیات اقتصادی. در حال حاضر اقتصاد ما در بخش نفت زیر ظرفیت موجود تولید می‌کند. به دلیل اینکه نمی‌تواند صادر کند. اگر موانع تحریمی برداشته شود، یا آمریکایی‌ها سختگیری را کمتر کنند و مسئولین ما موفق شوند .تحریم‌ها را دور بزنند باز ظرفیت خالی در بخش نفت وجود دارد که می‌تواند در سال آینده استفاده کنید و یک رشد اقتصادی ناشی از ظرفیت بخش نفت ممکن است در اقتصاد ایجاد شود که معمولاً در بخش‌های دیگر تاثیرگذار است.
متاسفانه دولت کسری بودجه را از طریق فشار به اقشار متوسط و کم درآمد حل می‌کند که این موضوع منجر به فقیرتر کردن ۸۰ درصد مردم است. حقوق و دستمزدها به نسبت چند سال اخیر پائین‌تر از نرخ تورم افزایش خواهد یافت. فشار مالیاتی به اقشار متوسط و کم درآمد جامعه منتقل می‌شود. مسائل و فشارهایی که در حوزه بازنشستگی و مستمری بگیران صندوق‌های بازنشسته تامین اجتماعی هم مشهود است. لذا اقداماتی که دولت انجام می‌دهد بیشتر فشار به طبقه متوسط و ضعیف جامعه است تا اقدامات ساختاری باشد. دولت بیشتر اصلاحات پارامتریک انجام می‌دهد ولی این اصلاحات پارامتریک و این هزینه را افراد متوسط و کم درآمد جامعه می‌پردازند. مثلاً تلاش دارد سن بازنشستگی را بالا ببرد. یعنی دولت یک فرایند فقیرسازی را دنبال می‌کند البته در همه دولت‌ها بوده منتهی در دولت آقای رئیسی شدت بیشتری داشته است. فشاری که روی اقشار متوسط و کم درامد جامعه در دولت اقای رئیسی تا به امروز وارد شده در مقایسه با دولت های دیگر بسیار بیشتر بوده است. متاسفانه دولت به جای اینکه اصلاحات ساختاری را بپذیرد که در راس آن بازنگری در هزینه‌های غیرضرور و غیراقتصادی دولت باید صورت بگیرد این کار را انجام نمی دهد بلکه دولت یک هزینه‌هایی را در اقتصاد انجام می‌دهد که ضروری نیستند و از نظر اقتصادی هم توجیه ندارند. دولت هیچ بازنگری در هزینه های خود انجام نداده است. تنها کاری که دولت انجام داده متاسفانه فشار برروی اقشار متوسط و فقیر یا کم درآمد را افزایش داده است.
اگر رشد مقطعی و موقتی نفت را کنار بگذاریم فکر نمی‌کنم ظرفیت رشد اقتصادی در کشور ما خیلی بیشتر از نرخ رشد جمعیت باشد. اگر نرخ رشد جمعیت حدود یک و نیم درصد در نظر گرفته شود ظرفیت رشد اقتصادی بلندمدت در کشور ما همین یک و نیم درصد می‌شود و اینکه باید یک مقداری از این کم شود. آن هم منهای آن تضعیف مستمر و مداوم نهادهاست. یعنی اگر ۲۵ درصد در طول زمان از کارایی نهادهای ما کم می‌شود این را باید از نرخ رشد جمعیت کم کرد. به عنوان مثال، اگر نرخ رشد جمعیت را یک و نیم درصد در نظر بگیریم سرعت تخریب نهادی و افت عملکرد نهادی را در ایران منهای ۲۵/۰ درصد در نظر بگیریم در بلندمدت اگر اصلاحات ساختاری اتفاق نیفتد رشد اقتصادی به طور متوسط در ایران باید یک درصد تا ۱.۲۵ درصد در خوشبینانه‌ترین حالت باشد مگر اینکه حاکمیت تصمیم بگیرد مسیر خود را تغییر بدهد و اصلاحات ساختاری و نهادی را بپذیرد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.