×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
پوتین قهرمان در باتلاق اوکراین!

سیدعلی خرم – استاد دانشگاه- حقوق بین‌الملل
کیوسک خبر – به‌رغم تکذیب‌های مکرر پوتین و لاوروف که غرب دارد فضاسازی علیه روسیه می‌کند و این کشور قصد حمله به اوکراین ندارد، روسیه بالاخره از جناح‌های مختلف وارد اوکراین شد و این کشور بی‌دفاع را زیر ضربات سهمگین موشک و بمباران هوایی قرار داد. پوتین اکنون هم می‌گوید قصد اشغال اوکراین را ندارد. جهان هم می‌داند این تزویر و ریاکاری پوتین تازگی ندارد و قصد نهایی او تصرف همه سرزمین‌هایی است که به زور در دوره شوروی به اشغال این کشور درآمده بود. درس دیگری که می‌توان گرفت، آمریکا از یک ماه پیش می‌گفت روسیه قصد حمله به اوکراین دارد و در چند روز گذشته هم اعلام کرد ما در روز حمله قرار داریم و بدین ترتیب درکنار ریاکاری روسیه، شفافیت آمریکا به اثبات رسید. این شفافیت هنگام حمله آمریکا به عراق هم رعایت شد و وزیر خارجه آمریکا با دعوت از طارق عزیز در ژنو طی جلسه‌ای از چند روز قبل، تاریخ و ساعت حمله را به اطلاع وزیر خارجه عراق رساند. اینکه چرا پوتین همچون صدام حسین حماقت کرد و به اوکراین حمله نمود دلایل متعدد دارد ولی در نگاه پوتین، آمریکا با سرافکندگی و با شتاب از باتلاق افغانستان بیرون آمد که وجهه ابرقدرتی خود را لگدمال نمود و در دوره ترامپ هم کلیه هم‌پیمانان اروپایی خود و ناتو را آنقدر تضعیف نمود که اکنون در پائین‌ترین سطح قدرت و آمادگی به سر می‌برند. از نظر انرژی هم روسیه با پس زدن بقیه رقبا نظیر ایران، توانست تامین‌کننده ۴۰درصد گاز اروپا باشد. پوتین تصور نمود، در این دوره برزخ که رئیس‌جمهور غیرمقتدری در آمریکا بر سرکار است، بنابراین بهترین موقع برای عملی کردن بلندپروازی‌های دیرینه است. پوتین برای قهرمان شدن و ابدی ساختن خود در تاریخ روسیه، قصد دارد مرزهای روسیه را تا حد ممکن به مرزهای شوروی سابق برساند. او فکر می‌کند رهبران سابق روسیه بزدل و ترسو بودند. این هدف پوتین برای نخبگان و متخصصان روسیه با توجه به پیامدهای درازمدت آن بر اقتصاد روسیه، قابل پذیرش نیست ولی مردم روسیه هر رهبری که چنین شجاعتی داشته باشد را تقدیر می‌کنند چون روحیه تحقیر شده آنها در اثر فروپاشی شوروی احیا می‌شود و این باعث وحدت ملی در روسیه می‌گردد. پوتین قبلا بخش‌هایی از گرجستان و اوکراین را در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ تصرف کرده بود و امروز نوبت باقیمانده اوکراین است. پوتین با آوردن ۱۵۰ هزار نیرو و ادوات نظامی، چاره‌ای جز حمله نظامی به اوکراین نداشت. اگر در این‌باره توافق دیپلماتیک می‌کرد و برمی‌گشت نزد ارتش، مردم روسیه و ملل جهان به بی‌کفایتی متهم می‌شد. از قضا رهبران چین و ژاپن هم برای ایجاد وحدت ملی به دنبال احیای مرزهای از دست رفته برآمدند ولیکن هیچ‌کدام راه توسل به زور را انتخاب نکردند بلکه از راه توسعه اقتصاد و تکنولوژی، سعی کرده‌اند سرزمین‌های از دست رفته را جذب نمایند. رهبران ایران در بدو انقلاب به دنبال ارتقاء ایدئولوژیک رفتند ولی نه در آن موفق شدند و نه علامت سوالی روی سرزمین‌های از دست‌رفته نظیر بحرین، آذربایجان و… گذاشتند و نتوانستند وحدت ملی به‌وجود بیاورند و مردم را گرد آرزوهای دیرین تاریخی خود، جمع نمایند. روسیه قطعا در کوتاه‌مدت از نظر نظامی پیشروی می‌کند ولی به دلایل اقتصادی و بین‌المللی پایش در گل گیر می‌کند زیرا روسیه هم مثل ایران کشوری نفتی و گازی است و ۸۰ درصد درآمد خارجی‌اش از این طریق است و خریداران نفت و گاز روسیه در غرب هستند. چنانچه تحریم غرب شامل تجارت، فروش نفت و گاز، سرمایه‌گذاری‌های روسیه در غرب و انتقال تکنولوژی به روسیه تعلق بگیرد، روسیه ظرف یک دهه زمین‌گیر می‌شود. هم‌اکنون بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه روسیه زیر تیغ تحریم و مصادره رفته است. آمریکا برای محدودسازی چین، نیاز به زدن ضربه اساسی به روسیه دارد تا این دو نتوانند در آینده علیه آمریکا متحد شوند. آمریکا با درک این نکته و برای تشویق پوتین به فرو رفتن در باتلاق اوکراین، اعلام کرد اوکراین عضو ناتو نیست و ناتو به اوکراین برای مقابله با روسیه لشکرکشی نمی‌کند درحالیکه آمریکا و روسیه هر دو امنیت و تمامیت ارضی اوکراین را از نظر حقوقی طی یک توافقنامه بین‌المللی متعهد شده‌اند ولی هیچکدام به عهد خود وفا ننمودند. آمریکا چندین سال بود با کشیدن لوله گاز نورداستریم ۲ از روسیه به آلمان و اروپا مخالف بود و ورود نظامی روسیه به اوکراین این بهانه را به‌وجود آورد که اروپا انجام این پروژه را که عمدتا سرمایه‌گذار آن روسیه است، متوقف نماید. اگر آمریکا و اروپا بتوانند به خوبی از عهده محاصره اقتصادی روسیه در اوکراین برآیند قادر خواهند بود در آن حد روسیه را به زانو درآورند که مجبور شود کریمه، اوستیای جنوبی، آبخازیا و دیگر نقاط را نیز رها سازد. هر بحرانی در جهان به‌وجود ‌آید برای برخی از کشورها نکبت و مصیبت و برای برخی دیگر فرصت به‌وجود می‌آورد. کشوری مدیر و مدبر است که تماشاگر نباشد و سهم خود را در فرصت‌های به‌وجود آمده جست‌وجو نماید. اسرائیل متحد استراتژیک روسیه بود به طوری‌که با همکاری با روسیه صدها بار نیروی‌های ایرانی در سوریه را بمباران نمود ولی به محض اشغال اوکراین در محکوم کردن این نقض حقوق بین‌الملل تردید ننمود. ترکیه نیز آنقدر نسبت به ایران به روسیه نزدیک بود که ایران نتوانست ضدهوایی اس – ۴۰۰ را از روسیه دریافت نماید ولی ترکیه به راحتی به این مهم دست یافت اما بلافاصله اعلام کرد در قبال حمله روسیه، درکنار اوکراین قرار دارد. دو دهه پیش قرار بود گاز ایران به اروپا صادر شود و اروپا از وابستگی ۴۰ درصدی به گاز روسیه نجات یابد ولی مسئولان ایرانی به جای اندیشیدن به منافع ملی به‌دنبال اهداف ایدئولوژیک بودند لذا اروپا مجبور شد تن به معامله استثماری با روسیه بدهد. اگر عقل مدیریتی بر ایران حاکم باشد، باید از فرصت به‌وجود آمده در جهت منافع و امنیت ملی کشور بهره‌برداری شود. ایران باید سهم خود را از بازار گاز جهانی و تاثیرات ژئوپلیتیک آن به‌دست آورد. مصیبت‌بار اینکه ایران تصور نماید باید به‌خاطر اهداف ضدغربی، مستقیم یا غیرمستقیم به حمایت از تجاوز روسیه به اوکراین بپردازد و آن را به‌عنوان عملیات ویژه توجیه نماید و لجستیک روسیه را فراهم کند. اگر چنین شود امنیت ملی ایران در معرض خطر جدی خواهد بود و ممکن است وقایع شهریور ۱۳۲۰ به‌اشکال دیگری تکرار شود. تجاوز نظامی روسیه به اوکراین به هیچ‌وجه از نظر حقوق بین‌الملل قابل توجیه نیست و شبیه تجاوز صدام به ایران یا کویت محسوب می‌شود. صدام هم فهرستی از دلایل می‌شمرد که چرا به ایران و یا کویت حمله کرده ولی حقوق بین‌الملل قاطعانه به محکومیت عمل تجاوز پرداخت. درحالی که ایران در آستانه توافق برجام از موقعیت خوبی برخوردار است که فصلی نوین در روابط اقتصادی صنعتی خود با جهان به‌وجود آورد و اروپا تشنه این همکاری و جایگزینی گاز روسیه است.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.