
مهدی صالحی طاهری
جهان انرژی دوباره در معرض فشارهای ژئوپلتیک قرار گرفته است. با تشدید تنشها در خاورمیانه، سایه بسته شدن تنگه هرمز به عنوان یکی از حساسترین گلوگاههای عرضه نفت جهان، قیمتهای بازار را تحت تأثیر قرار داده است. این منطقه که بیش از ۲۱ میلیون بشکه نفت خام روزانه از آن عبور میکند، نقطهای است که هر تهدید جدی نسبت به آن میتواند واکنشهای زنجیرهای در بازارهای جهانی ایجاد کند.
به گزارش کیوسکخبر، در حالی که بسیاری از تحلیلگران احتمال بسته شدن کامل تنگه هرمز را پایین میدانند، ناآرامیهای منطقهای و بیانیههای نظامی یا سیاسی، بهخوبی میتوانند احساس ترس و نااطمینانی را در میان معاملهگران تقویت کنند. این نوع ریسکها همانند ضربهای غیرمستقیم به بازار عمل میکنند؛ ضربهای که حتی بدون وقوع واقعی میتواند قیمتها را نوسانی کند.
تحلیلهای صورت گرفته از سوی مراکز تحقیقاتی مانند بلومبرگ اینتلیجنس، افزایش قیمت نفت به مرز ۱۵۰ دلار را در سناریوهای بدترین حالت ممکن میدانند. این رقم البته مشروط به طولانی شدن بحران، قطع کامل صادرات از منطقه و واکنش ناکارآمد بازیگران بزرگ انرژی است. اما مدلهای پیشبینی بازار اغلب قادر به لحاظ کردن تمامی متغیرهای پیچیده نیستند — از جمله انعطافپذیری بازار، نقش ذخایر استراتژیک، توسعه نفت شیل و تغییر الگوهای تقاضای جهانی.
تجربه سال ۱۹۷۳ که با تحریم نفتی اوپک همراه بود و منجر به چهاربرابر شدن قیمتها شد، بهخوبی نشان میدهد که چگونه اختلال در عرضه میتواند تأثیرات عمیقی بر بازار داشته باشد. با این حال، بازار نفت امروز ساختاری متفاوت دارد. تقاضای کمتر اروپا و آمریکا از نفت خاورمیانه، تنوع بیشتر منابع انرژی و دسترسی سریعتر به ذخایر اضطراری، واکنش بازارها را کوتاهتر و مدیریتپذیرتر کرده است.
اما این به معنای ناپدید شدن ریسک نیست. پیچیدگیهای زنجیره تأمین، نقش شرکتهای بیمه، و افزایش وابستگی به ترانزیت دریایی، خود ریسکهای جدیدی را مطرح میکنند. در این میان، رویکرد معاملهگران نیز تغییر کرده است. بسیاری از بازیگران حرفهای امروز به جای پیشبینی قیمت، به «خرید نوسان» روی آوردهاند — استراتژیهایی مانند استردل یا استرنگل که اجازه میدهد سود در شرایط ناآرام به دست آید.
دادههای بازار آتی و اختیار معامله نفت برنت در ICE نیز دوگانگی در انتظارات را نشان میدهند. قراردادهای کوتاهمدت بیشترین واکنش را به شوکهای محتمل نشان میدهند، اما در آیندههای بلندمدت، بازار همچنان به بازگشت به تعادل قبلی اعتقاد دارد.
بازار انرژی بیش از هر چیز اسیر «هراس از ناشناخته» است. هر خطای محاسباتی در مدیریت ریسک ژئوپلتیک، میتواند دومینوی بیثباتی را به حرکت درآورد. بنابراین، برنده در این صحنه کسی است که بداند چه زمانی باید در میدان بماند و چه زمانی باید از آن خارج شود.
به گزارش کیوسکخبر، در شرایط فعلی که تنشهای ژئوپلتیک دوباره خاورمیانه را به میدان رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل کرده است، بحث بستن تنگه هرمز از منظر ایران نه تنها یک ابزار دفاعی بلکه یک پاسخ استراتژیک در برابر فشارهای گسترده غرب محسوب میشود.
با وجود اینکه این اقدام ریسکهای زیادی برای بازار جهانی محسوب میشود، ایران در صورت لزوم از طریق این رویکرد سعی دارد موقعیت ژئوپلتیک خود را در عرصه بینالملل تقویت کند و پیامی قاطع به کشورهایی بفرستد که بدون توجه به منافع ملی ایران، تصمیماتی در منطقه میگیرند.
این موضوع را باید در چارچوب حق مشروع خوددفاعی و استقلال سیاسی ایران دید — کشوری که در برابر تحریمها و فشارهای اقتصادی دههها مقاومت کرده و امروز درصدد است با بهرهگیری از موقعیت استراتژیک خود در تنگه هرمز، موازنه قدرت را در منطقه به نفع ملیت خود تنظیم مجدد کند.
البته این امر نیازمند محاسبه دقیق و مدیریت هوشمندانه ریسک است؛ زیرا در دنیای پیچیده امروز، حتی یک حرکت منطقی و مشروع نیز میتواند زمینه را برای واکنشهای زنجیرهای فراهم کند.
منبع خبر : کیوسکخبر
https://www.kioskekhabar.ir/?p=271437