
مهدی صالحی طاهری
اقتصاد ایران سالهاست زیر سایه درآمدهای نفتی و گازی شکل گرفته است؛ منبعی که هم فرصت رشد بینظیری را فراهم کرده و هم به تهدیدی جدی برای ثبات مالی و اجتماعی کشور تبدیل شده است. با وجود تمامی ظرفیتهای موجود، آینده اقتصاد ایران بدون تنوعبخشی و اصلاحات ساختاری، تردیدناپذیر است.
به گزارش کیوسکخبر، اقتصاد ایران در طول قرن بیستم و بهویژه پس از کشف نفت در مسجدسلیمان، دچار تحول عمیقی شد. این تحول، درآمد فراوانی را به همراه داشت که به مرور زمان، ساختار اصلی اقتصاد ملی را شکل داد. امروزه، بیش از ۶۰ درصد ارزآوری کشور، یک چهارم تولید ناخالص داخلی و نیمی از درآمدهای دولت از صادرات نفت، گاز و فراوردههای مرتبط تأمین میشود. این وابستگی، از یک سو، زمینهساز توسعه زیرساختها، اشتغال و حمایت از بسیاری از خانوارها بوده است. اما از سوی دیگر، نقطهضعف اساسی اقتصاد ایران را رقم زده است؛ ضعفی که در هر نوسان قیمت نفت، هر تحریم بینالمللی یا بحران ژئوپلیتیک منطقه، سریعاً به بحرانهای ارزی، تورمی و رکودی تبدیل میشود.
درآمدهای انرژی، بدون شک، نقش مهمی در شکلگیری زیرساختهای اقتصادی ایران ایفا کردهاند. ذخایر عظیم نفت و گاز ایران که در رتبه سوم جهان قرار دارند، منبعی دائمی از درآمد بودجهای، اشتغال و انرژی مورد نیاز بخشهای کلیدی اقتصاد هستند. این منابع، ضمن ایجاد هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم، به عنوان ابزاری استراتژیک در دیپلماسی اقتصادی نیز عمل کردهاند. صادرات گاز به کشورهایی مانند عراق و ترکیه، تنها یکی از مصادیق این نقش است. همچنین، دسترسی به انرژی ارزان، صنایعی مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی را قادر به رقابت در بازارهای منطقهای کرده است.
اما همین وابستگی، ایران را در برابر تغییرات بیرونی بسیار آسیبپذیر کرده است. نوسانات قیمت جهانی نفت، چه به سمت بالا و چه به سمت پایین، همواره تأثیرات شدیدی بر اقتصاد ایران گذاشته است. در سالهای اوج قیمت نفت، منابع فراوان به برنامههای مصرفی و توزیعی اختصاص یافته و فرصتهای سرمایهگذاری بلندمدت از دست رفته است. در مقابل، هر افت قیمتی، بحران بودجه، کاهش ارزآوری و افزایش بدهیها را به دنبال داشته است. تحریمهای بینالمللی نیز این وضعیت را تشدید کردهاند؛ تجربهای که در دهههای اخیر، چندین بار تکرار شده و هر بار با شوکهای ارزی، تورم چند رقمی و کاهش قدرت خرید عمومی همراه بوده است.
یکی از تبعات مهم دیگر این وابستگی، ضعف رشد بخشهای غیرنفتی است. درآمدهای نفتی فراوان، به جای ایجاد انگیزه برای توسعه صنایع بومی، کشاورزی و فناوری، بخش خصوصی را وابسته کرده و رقابتپذیری بینالمللی ایران را کاهش داده است. این پدیده، با عنوان «بیماری هلندی» شناخته میشود و در ایران به شکل گستردهای مشهود است. بیاعتمادی سرمایهگذاران داخلی و خارجی به محیط کسبوکار، ضعف در مدیریت منابع و عدم تمرکز بر ارزش افزوده، نمونههایی از این تضعیف است.
علاوه بر این، وابستگی بیش از حد به منابع انرژی، حتی امنیت انرژی داخلی را نیز به مخاطره میاندازد. کمبود گاز در فصل زمستان یا خاموشیهای مکرر برق در تابستان، گواهی بر این واقعیت است که حتی در حضور ذخایر غنی، مدیریت نادرست میتواند به بحرانهای جدی تبدیل شود. این موضوع، لزوم توجه به منابع انرژی متنوع، بهویژه انرژیهای تجدیدپذیر را برجسته میکند. با این حال، سهم انرژیهای پاک در ایران هنوز به ۳ درصد هم نرسیده است.
تجربه چندین دهه تحریم نیز روشن کرده است که اقتصاد نفتمحور ایران در برابر شوکهای خارجی بسیار شکننده است. کاهش صادرات نفت، منجر به فروپاشی بازار ارز، کسری بودجه عمیق و تورم چشمگیر شده است. در این شرایط، دولت مجبور به استفاده از منابع صندوق توسعه ملی و حتی چاپ پول شده است که به نوبه خود، فشارهای تورمی را افزایش داده است.
راه نجات، در اصلاحات ساختاری واقعی و بلندمدت نهفته است. کشورهایی مانند نروژ، امارات و مالزی نشان دادهاند که میتوان با مدیریت هوشمندانه درآمدهای انرژی، اقتصاد را از وابستگی به یک منبع واحد رهایی داد. این اصلاحات شامل تنوعبخشی به صادرات، افزایش سهم بخشهای غیرنفتی، اصلاح نظام یارانهها، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و بهبود محیط کسبوکار است. هدفمندسازی یارانهها، آزادسازی تدریجی قیمتهای انرژی و بازتوزیع منصفانه منابع، میتواند هم بهرهوری را افزایش دهد و هم از لایههای آسیبپذیر جامعه حمایت کند.
همچنین، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی نیازمند ایجاد امنیت حقوقی، ثبات سیاستی و شفافیت در تصمیمگیریهاست. بدون این شرایط، امکان رشد پایدار و کاهش وابستگی به درآمدهای انرژی وجود ندارد. همچون محمدعلی فرخی، استاد اقتصاد انرژی دانشگاه تهران، معتقد است که «ناپایداری درآمدهای انرژی، برنامهریزی اقتصادی را دچار فراموشی میکند». او میگوید: «هر کاهشی در قیمت نفت، نه تنها عمران و معیشت را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه تأمین اقلام ضروری مثل دارو را نیز دچار مشکل میکند.»
در نهایت، وابستگی اقتصاد ایران به انرژی، شمشیری دولبه است. این وابستگی، در گذشته به عنوان منبع ثروت عمل کرده است، اما اگر بدون اصلاحات بنیادی ادامه یابد، تهدیدی جدی برای آینده کشور خواهد بود. تنوعبخشی به منابع درآمدی، مدیریت هوشمندانه منابع انرژی و سرمایهگذاری در بخشهای پایدار، تنها راه قطع چرخه بحرانهای مکرر و افزایش امنیت اقتصادی است. آینده ایران به تصمیمات امروز وابسته است؛ تصمیماتی که نیازمند جسارت، شفافیت و اجماع ملی هستند.
منبع خبر : کیوسکخبر
https://www.kioskekhabar.ir/?p=268461