در سالهای اخیر، مدیریت انرژی در ایران به یکی از چالشهای استراتژیک اقتصاد ملی بدل شده است. بحران ناترازی برق و گاز، که پیشتر عمدتاً به فصل تابستان و افزایش مصرف خانگی گره خورده بود، اکنون در آستانه زمستان این نگرانی را ایجاد کرده که مبادا بازهم شاهد تحمیل محدودیت بر صنایع مولد کشور باشیم.
در تابستان امسال، همزمان با افزایش مصرف برق در پیک دمایی و تداوم محدودیتهای زیرساختی، بسیاری از واحدهای صنعتی – از صنایع فولادی گرفته تا سیمان و پتروشیمی – با قطع یا کاهش ظرفیت تولید مواجه شدند. برآوردها نشان میدهد که این محدودیتها، صدها میلیارد تومان خسارت مستقیم و غیرمستقیم به صنعت کشور تحمیل کردهاند؛ از نابسامانی در زنجیره تولید تا کاهش توان صادراتی و نارضایتی سرمایهگذاران داخلی و خارجی.
نکته نگرانکننده آنجاست که اکنون در آستانه فصل سرما، زنگ خطر برای محدودیتهای جدید در حوزه تأمین گاز صنایع به صدا درآمده است. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که با افزایش مصرف خانگی، تأمین پایدار گاز برای نیروگاهها و صنایع با اولویت پایینتر قرار میگیرد. این رویکرد، در عمل به تضعیف بنیه تولیدی کشور و فشار مضاعف بر صنایع میانجامد؛ آنهم در شرایطی که اقتصاد ایران همچنان تحت فشار تحریمها، نوسانات ارزی و رکود جهانی دستوپا میزند.
صنایع کشور، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند حمایت و ثبات در سیاستگذاری انرژی هستند. تولیدکنندگان نمیتوانند با عدم قطعیت در تأمین برق و گاز، برنامهریزی میانمدت یا حتی هفتگی برای تولید داشته باشند. هر روز محدودیت ناگهانی، مساوی است با توقف خط، تحمیل هزینه، از دست رفتن سفارش و فرسایش سرمایه انسانی و فنی.
در این میان، مسئولان استانی و ملی موظفاند از هماکنون تدابیر پیشگیرانه برای زمستان اتخاذ کنند. استانهای صنعتی نظیر خوزستان که سهم قابل توجهی از تولید ملی، اشتغال و صادرات غیرنفتی را به دوش میکشند، نباید بار ناترازی انرژی را بهتنهایی تحمل کنند. ضروری است تا با تدابیر فنی، مدیریت تقاضا، اولویتبندی عادلانه و تعامل با صنایع، برنامهای برای عبور از زمستان بدون خاموشی صنعتی تدوین و اعلام شود.
پرهیز از خاموشیهای تولید، امروز یک انتخاب نیست؛ یک الزام ملی برای پایداری اقتصاد و تابآوری در برابر فشارهای بینالمللی است.








