
ناهید نیکبین
ناهید نیکبین- نویسنده و پژوهشگر
با افزایش جمعیت و تمایل افراد به زندگیِ شهرنشینی و مهاجرت بی رویه به شهرها به خصوص پایتخت، شاهد افزایشِ تقاضای مسکن در این حوزه هستیم. فرصت های شغلی و تحصیلی؛ خدمات و امکانات بیشتر؛ امکان سرمایه گذاری و شرایط بهتر فعالیت اقتصادی؛ جاذبه های فرهنگی، اجتماعی و… باعث ترغیب افراد به زندگی در پایتخت شده است. در نتیجۀ این پدیده، شاهد هستیم که تقاضای بیش از ظرفیت دربازار مسکن ایجاد شده است . این تقاضایِ بی رویه تبدیل به مهمترین دغدغۀ اقتصادی و اجتماعی جامعه شهرنشین، به ویژه پایتخت نشینان شده است. همچنین رشد بالای تقاضا از یک سو و رشد سرسام آور نرخ تورم از سوی دیگر موجبات افزایش قیمت مسکن و پایین آمدنِ قدرت خرید مردم را فراهم آورده است.
بر همین اساس است که نگاه ها متوجه بازار اجاره مسکن می شود. از سوی دیگر رکود ساخت و ساز به دلایل مختلف، عدم تعادل میان عرضه و تقاضا را موجب شده است. قیمت های عجیب و غریبی که در بازار اجاره از سوی مالکان خانه ها ومشاور املاک ارائه می شود، خود گواهِ این مدعاست. رشد نرخ تورم و رکود اقتصادی و بالا رفتن قیمت مصالح و وسایل ساختمانی این نگرانی را برای صاحبخانه به وجود آورده است که نرخ اجارۀ دریافتی با نرخ تعمیر و ترمیم وسایل خانه اش همتراز نباشد، پس سعی می کند با بالابردنِ قیمت اجاره بها این مشکل را جبران کند، غافل از اینکه با توجه به شرایط کنونی، رشد درآمدِ مستأجر کافی نبوده و او وارد چالش بزرگی در تأمین مخارج زندگی میگردد. افراد کم درآمد بیشتر درگیر این مسئله می شوند. در این شرایط فرد هر چه تلاش می کند، بیشتر درآمدش صرف تأمین اجاره بها می گردد، از اینرو او مجبور می شود نیازهای دیگرش را نادیده بگیرد. فرد اجاره نشین با صرفِ قسمت اعظم درآمد در تهیه مسکن، تنها بخشی از نیاز بقایش تأمین شده است، اما در کنار آن او باید بتواند به نیازهای دیگری از جمله نیاز عشق و تعلق خاطر؛ نیاز قدرت و پیشرفت؛ نیاز آزادی ونیاز تفریح توجه داشته باشد تا در زندگی خود و خانواده اش تعادل ایجاد کند. اگر چه گاه این چالش فرد را وادار به خلاقیت می کند و او با در نظر گرفتنِ این محدودیت ها و منابع قابل دسترس و با رفتار درست، فاصلۀ بین خواسته و داشته اش را کم می کند تا به همۀ نیازهای خود و خانواده رسیدگی شود و در زندگی خویش توازن ایجاد نماید، اما مشکل زمانی بروز می کند که شخص این مهارت و توانایی را نداشته باشد. آنجاست که کل خانواده دچار مشکل و آسیب می شوند و سلامت آن ها به مخاطره می افتد. از آنجا که خانواده به عنوان یک نهاد اساسی نقش پراهمیتی در پویایی جامعه دارد، بنابراین سلامت آن نیز به صورت مستقیم برسلامت جامعه تاثیر می گذارد. در اینجا این پرسش مطرح می شود که در کنار تلاش خودِ خانواده، آیا راهکارهای اساسی برای تأمین سقف بالای سر خانواده ، به عنوان یک نیاز حداقلی و در عین حال مهمترین نیاز زندگی ، از سوی نهادها و سازمان های ذیربط همچون وزارت راه و شهرسازی و بنیاد مسکن اندیشیده شده تا افراد خانواده بتوانند در فراغ خاطر نقش پویایی در شکوفایی و پیشرفت جامعه داشته باشند؟ و اگر پاسخ مثبت است، این راهکارها کارآمد بوده است یا خیر؟
منبع خبر : کیوسکخبر
https://www.kioskekhabar.ir/?p=278602