×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : جمعه, ۳ مرداد , ۱۴۰۴
داستان گم‌شده مهارت در سرزمین نخبگان
مهدی صالحی طاهری

در حالی که نیروی کار ماهر به عنوان یکی از مهم‌ترین دارایی‌های استراتژیک هر کشور شناخته می‌شود، ایران با وجود ظرفیت‌های انسانی قابل توجه، در سال‌های اخیر با بحرانی جدی در حوزه مهارت و متخصص‌گری مواجه شده است. فاصله گسترده نظام آموزشی با نیازهای بازار، فرار مغزها، ضعف آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و ناهمخوانی بین دانشگاه و صنعت، این بحران را به یکی از چالش‌های بنیادی در مسیر رشد پایدار کشور تبدیل کرده است.

به گزارش کیوسک‌خبر، در دنیای معاصر، مهارت‌های کاری بالا و نیروی کار متخصص، به عنوان عامل اصلی رقابت‌پذیری اقتصادی، بهره‌وری و نوآوری، نقش کلیدی در توسعه پایدار ایفا می‌کنند. اما ایران، با وجود داشتن جمعیت جوان و تحصیل‌کرده، در سال‌های اخیر شاهد تشکیل یک بحران چندبعدی در حوزه مهارت و نیروی کار ماهر بوده است. این بحران، نه تنها زمینه‌ساز کاهش بهره‌وری و رشد اقتصادی است، بلکه به طور مستقیم بر اشتغال، کیفیت تولید و حتی ثبات اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

بررسی وضعیت فعلی بازار کار ایران نشان می‌دهد که در حال حاضر حدود ۲.۶ میلیون نفر از جمعیت فعال اقتصادی بیکار هستند، در حالی که بیش از ۶۰ درصد این بیکاران دارای مدرک دانشگاهی هستند. این رقم معطوف به یک عدم تعادل عمیق بین نظام آموزشی و نیازهای بازار کار است. در مقابل، مشاغل فنی و مهارتی با کمبود نیروی متخصص مواجه‌اند. تنها ۱۸ درصد از شاغلان ایرانی دارای مهارت‌های فنی و حرفه‌ای هستند و سهم دانش‌آموزان هنرستانی به کمتر از ۵ درصد رسیده است. این امر باعث شده تا صنایع کلیدی مانند نفت، انرژی، فناوری اطلاعات و صنایع دفاعی با چالش جدی در تأمین نیروی متخصص مواجه شوند.

اما ریشه این بحران، صرفاً در نظام آموزشی نیست. بحران مهارت در ایران یک پدیده چند بعدی است که تحت تأثیر عوامل اقتصادی، فرهنگی، ساختاری و مدیریتی شکل گرفته است. از یک سو، سرمایه‌گذاری ناکافی در آموزش‌های مهارتی، نبود نظام صلاحیت ملی و عدم ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت، باعث تولید نیروی کاری بدون مهارت عملی شده است. از سوی دیگر، فرهنگ غالب بر جامعه نسبت به مشاغل فنی نگرش منفی دارد و خانواده‌ها تمایل دارند فرزندانشان را به سمت مشاغل اداری و دولتی هدایت کنند، حتی اگر درآمد این مشاغل پایین‌تر باشد.

یکی از نمودهای برجسته این بحران، فرار مغزهاست. ایران یکی از پنج کشور برتر جهان در میزان مهاجرت نخبگان است. این پدیده نه تنها سرمایه‌های انسانی کشور را از دست می‌دهد، بلکه به عنوان یک ضربه دوگانه، باعث افزایش هزینه‌های توسعه و کاهش توان رقابتی ایران در عرصه بین‌المللی می‌شود.

پیامدهای این بحران بر اقتصاد ایران چشمگیر است. افت بهره‌وری، کاهش کیفیت محصولات داخلی، محدودیت در توسعه فناوری‌های نوین و افزایش وابستگی به واردات از جمله تبعات مستقیم نبود نیروی کار ماهر است. بدون مهارت، هیچ استحکامی در تولید وجود ندارد و هیچ برنامه توسعه‌ای نمی‌تواند به نتیجه برسد.

راه حل این بحران، نیازمند یک رویکرد جامع و ملی است. ابتدا باید یک استراتژی ملی مهارت تدوین شود که زیربنای سیاست‌های آموزشی، اقتصادی و فرهنگی را در خدمت توسعه نیروی کار ماهر قرار دهد. ایجاد یک نهاد ملی با اقتدار برای هماهنگی میان وزارتخانه‌ها و نهادهای آموزشی، امری ضروری است. همچنین، تقویت همکاری بین دانشگاه و صنعت، توسعه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، اصلاح نظام صلاحیت حرفه‌ای و ایجاد انگیزه‌های مالی و فرهنگی برای جذب نیرو به مشاغل مهارتی، از دیگر اقدامات کلیدی محسوب می‌شوند.

سرمایه‌گذاری در توسعه نیروی کار ماهر، تنها یک هزینه نیست، بلکه یک سرمایه‌گذاری استراتژیک در آینده ایران است. این سرمایه‌گذاری نیازمند همکاری دولت، بخش خصوصی، نهادهای آموزشی و خانواده‌هاست. فقط از طریق یک رویکرد همه‌جانبه و مشارکتی می‌توان شکاف مهارتی موجود را پُر کرد و ایران را به یک قطب منطقه‌ای در زمینه تولید نیروی کار متخصص تبدیل کرد.

حل این بحران نه تنها به ارتقای بهره‌وری و رشد اقتصادی کمک می‌کند، بلکه زمینه را برای کاهش بیکاری، مقابله با فرار مغزها و افزایش رفاه اجتماعی فراهم می‌کند. ایران باید این فرصت را غنیمت بشمارد و با تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه و اجرای سیاست‌های مهارتی بلندمدت، به سوی یک آینده پایدار حرکت کند.

به گزارش کیوسک‌خبر، در بازار کار امروزی، مهارت تنها به معنای دانش فنی یا تخصص حرفه‌ای نیست، بلکه شامل انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات سریع فناوری، توانایی حل مسئله در شرایط پیچیده و خلاقیت در عمل است. آنچه ایران در سال‌های اخیر از دست داده است، همین “مهارت پویا” است؛ نوعی توانمندی که فراتر از نظام‌های سنتی آموزشی شکل می‌گیرد و نیازمند محیطی حمایتی، نوآورانه و متصل به جهان است.

کشوری با جمعیتی جوان و تحصیل‌کرده، اما با نگاهی بسته به مشاغل فنی و کمبود فضای کسب‌وکاری مناسب برای نخبگان، به تدریج از دور رقابت‌های جهانی عقب افتاده است. این موضوع نه تنها باعث خروج نیروهای متخصص شده، بلکه زمینه را برای بی‌انگیزگی نسل جوان فراهم کرده است.

راهکارها همگی شناخته‌شده‌اند: اصلاح نظام آموزشی، ایجاد پل بین دانشگاه و صنعت، تقویت فرهنگ مهارت و ایجاد انگیزه‌های واقعی برای ماندگاری در مشاغل متخصص. اما آنچه کمتر به آن پرداخته شده، نقش جامعه مدنی و رسانه در تغییر نگرش عمومی نسبت به مهارت است. تا زمانی که مهارت به عنوان یک ارزش اجتماعی و فرهنگی بالادستی دیده نشود، هیچ برنامه آموزشی یا سیاست اقتصادی نمی‌تواند به تنهایی این بحران را حل کند.

منبع خبر : کیوسک‌خبر

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.