
در آستانه تحولات سیاسی و اقتصادی پراستوار، بازار سرمایه در حال گذر از دورهای حساس است؛ دورهای که در آن تردیدها بر احساسات سرمایهگذاران چیره شده و تعادل میان تحلیل منطقی و واکنشهای هیجانی، جایگاه مرکزی در تصمیمگیریها را به خود گرفته است. در این میان، سؤال اصلی این است: آیا شرایط برای بازگشت نقدینگی به بورس فراهم شده یا هنوز زود است؟
به گزارش کیوسکخبر، در هفتههای اخیر، بازار سرمایه شاهد آرامش نسبی در روند قیمتی بوده است؛ آرامشی که در پس پرده آن، نبردی سایهای بین احساس و تحلیل در جریان است. این نبرد، نه با صدا و هیاهو، بلکه در سکوت تصمیمهای فردی و جمعی شکل گرفته است؛ تصمیمی میان ورود به بازار در شرایطی که برخی سهمها ارزش واقعی خود را بازیابی کردهاند، یا ماندن در موقعیت نقد و انتظار برای شکلگیری اطمینان بیشتر.
در حال حاضر، بخش عمدهای از سرمایهگذاران فعال که در ماههای گذشته داراییهای خود را نقد کردهاند، با چشماندازی محتاطانه منتظر سیگنالهای روشنتری از سوی متغیرهای کلان اقتصادی و سیاسی هستند. خروج بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی از حوزه سهام در ماههای اخیر، گواهی بر این رویکرد حذر است. این سرمایه، بخش عمدهای از آن به سمت صندوقهای درآمد ثابت و طلا سوق یافته که نشاندهنده تمایل به حفظ ارزش دارایی در برابر ریسکهای احتمالی است.
در همین میان، روندی آهسته اما رو به رشد در برخی گروههای صنعتی شکل گرفته است. صنایعی مانند خودرو، پتروشیمی و دارو، با توجه به اقدامات حمایتی اخیر و بهبود شرایط عرضه و تقاضا، نشانههایی از احیا را نشان میدهند. همچنین، گمانهزنیهایی درباره ارائه پیشنهادات حمایتی از سوی نهادهای نظارتی به دولت، امیدواری را در میان برخی بازیگران بازار ایجاد کرده است. این اقدامات، هرچند هنوز در حد تأثیرات اولیه هستند، میتوانند در صورت تداوم، به سایر بخشهای اقتصادی نیز تسری یابند.
فصل مجامع سالیانه شرکتها نیز تأثیر دیگری بر بازار گذاشته است. توقف معاملات بسیاری از نمادها به دلیل برگزاری مجامع، فضایی آرامتر و کمنوسان ایجاد کرده که میتواند فرصتی برای بازبینی استراتژیهای سرمایهگذاری باشد. با انتشار گزارشهای میاندورهای و سهماهه، تصویر شفافتری از عملکرد بنیادی شرکتها ارائه خواهد شد که میتواند مبنای تصمیمگیری منطقیتری برای ورود یا خروج از موقعیتهای سهامی فراهم کند.
با این حال، حضور ضعیفتر صندوقهای تثبیت و توسعه در روزهای اخیر، نگرانیهایی را درباره توانایی بازار در مقابله با نوسانات شدید مطرح کرده است. تجربه چند هفته گذشته نشان داد که فعالیت این صندوقها میتواند به عنوان عامل حمایتی در شکلگیری کف قیمتی عمل کند، اما کاهش دیدهشده در حجم معاملات آنها، نشان از کاهش تأثیرگذاری ملموس دارد.
در این شرایط، ترکیبی از احتیاط و تحلیل دقیق، به عنوان رویکردی منطقی پیشنهاد میشود. توصیههای کلان حاکی از آن است که سرمایهگذاران در صورت تصمیم به ورود به بازار، حداکثر ۵۰ درصد از دارایی خود را به سهام اختصاص دهند و نیم دیگر را در موقعیت نقد یا ابزارهای کمریسک نگه دارند. این استراتژی، فضایی را برای واکنش انعطافپذیر به تحولات آینده باز میگذارد.
همچنین، توجه به صنایع مقاوم مانند دارو، سیمان و خدمات بهداشتی، که با تقاضای داخلی پایدار همراه بودهاند، میتواند بخشی از سبد سرمایهگذاری را با ریسک کمتری همراه کند. در مقابل، سهمهای اهرمی و دارای نوسان بالا، هرچند در برخی موارد رشد قیمتی داشتهاند، اما بیشتر تحت تأثیر احساسات بازار بودهاند و پایه بنیادی مستحکمی ندارند.
در نهایت، بازار سرمایه امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند صبر، تحلیل و برنامهریزی است. تصمیمگیری عجولانه میتواند به هزینههای سنگینی منجر شود، اما انتظار بیپایان نیز ممکن است فرصتهای بازیابی ارزش را از دست بدهد. در این میان، تعادل میان امید به بهبود و احتیاط در برابر ریسک، کلید عبور از این دوره پرتلاطم است.