مهدی صالحی طاهری ـ خبرنگار

در دل تحولات اقتصادی روزهای اخیر، تصویب طرح حذف چند صفر از پول ملی نه تنها یک تغییر عددی، بلکه نمادی امیدوارکننده از آغاز فصلی نو در مدیریت اقتصادی کشور به شمار می‌رود. این تصمیم، با وجود ظاهر ساده خود، می‌تواند نقطه عطفی در بازسازی اعتماد عمومی، سامان‌دهی به نظام مالی و تسهیل زندگی روزمره مردم باشد. اما مهم‌تر از خودِ تغییر واحد پول، رویکردی است که این اقدام را همراهی می‌کند: رویکردی مبتنی بر نظم، برنامه‌ریزی و حرکت به سوی ثبات.

حذف صفرها در بسیاری از کشورهای جهان، نه به عنوان راهکار معجزه‌آسا، بلکه به عنوان بخشی از یک نقشه جامع اقتصادی اجرا شده است. تجربه‌های موفق نشان می‌دهد که وقتی این تغییر در کنار سیاست‌های پولی دقیق، کنترل نقدینگی، بهبود عملکرد بانکی و افزایش شفافیت مالی انجام شود، نه تنها از پیچیدگی‌های روزمره کاسته می‌شود، بلکه اعتماد مردم به ارز ملی تقویت و زمینه‌های رشد اقتصادی فراهم می‌گردد. این تغییر، در واقع، فرصتی است برای ساده‌سازی محاسبات، کاهش خطاهای حسابداری و تسهیل فعالیت‌های تجاری — از کوچک‌ترین کسب‌وکارها تا بزرگترین مؤسسات مالی.

اما موفقیت این طرح، تنها به چاپ اسکناس جدید یا تغییر رقم‌ها در صفحه نرم‌افزارها وابسته نیست. کلید موفقیت، در همراهی این اقدام با اصلاحات بنیادین است. بدون کنترل تورم، مدیریت صحیح منابع و ایجاد تعادل در بازار، هر تغییر ظاهری ممکن است تنها لحظه‌ای از امید ایجاد کند، نه تحولی پایدار. بنابراین، حذف صفر باید به عنوان “نقطه شروع”، نه “پایان مسیر”، درک شود — شروعی برای اجرای سیاست‌های هوشمندانه، انضباط مالی و تقویت نهادهای اقتصادی.

از دید مردم، این تغییر می‌تواند نفسی تازه به همراه داشته باشد. دیگر نیازی نیست در خرید یک کیلو برنج یا پرداخت قبض آب، با اعداد شش یا هفت رقمی دست و پنجه نرم کنیم. سادگی در محاسبه، شفافیت در قیمت‌گذاری و آرامش در تراکنش‌های روزانه، از دستاوردهای مشهود این اقدام است. این موضوع، بیش از آنکه فقط یک تغییر فنی باشد، تأثیری روانی و انگیزشی دارد: مردم احساس می‌کنند که نظام اقتصادی دارد به سمت بهبود حرکت می‌کند.

البته، اجرای این طرح همراه با چالش‌هایی است. به‌روزرسانی سامانه‌ها، آموزش نیروی کار، تغییر ذهنیت و تطبیق با یک واحد پولی جدید، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و هماهنگی بین بخش‌های مختلف است. اما اگر این فرآیند با شفافیت و مشارکت عمومی پیش برود، نه تنها از ابهامات کاسته می‌شود، بلکه مردم به عنوان بخشی از این تحول احساس می‌کنند.

در نهایت، حذف صفرها تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که بخشی از یک مسیر بلندمدت با اهداف مشخص باشد: کاهش تورم، افزایش اشتغال، رونق تولید و بازگشت اعتماد به اقتصاد ملی. این اقدام می‌تواند نخستین گام از یک سفر پرتلاطم به سوی ثبات و رشد باشد. و ما، به عنوان جامعه‌ای، حق داریم امیدوار باشیم که این گام، گامی بلند به سوی آینده‌ای بهتر است.

حذف صفر، شروع یک فصل جدید است. و فصل جدید، همیشه با امید آغاز می‌شود.